English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3620 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impendent U تهدید کننده اویزان
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fluxing oil U اب کننده
commulator U یک سو کننده
swooner U غش کننده
fillers U پر کننده
benders U خم کننده
refutatory U رد کننده
fillets U پر کننده
surfy U کف کننده
bender U خم کننده
bandwidth U یچ کننده
whisperer U پچ پچ کننده
catterer U پچ پچ کننده
renunciant U کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
syncopator U غش کننده
attenuant U اب کننده
fillet U پر کننده
refuser U رد کننده
percutient U دق کننده
filleted U پر کننده
trackers U پی کننده
tracker U پی کننده
ear-splitting U کر کننده
attacking U تک کننده
filleting U پر کننده
filler U پر کننده
puffer U پف کننده
noncommittal U رد کننده
rebutter U رد کننده
refutative U رد کننده
spurner U رد کننده
hopper U لی لی کننده
sensor U حس کننده
solver U حل کننده
mitigative U کم کننده
mitigatory U کم کننده
jaberer U پچ پچ کننده
hoppers U لی لی کننده
repudiationist U رد کننده
crepitant U خش خش کننده
mauler U له کننده
squelcher U له کننده
squasher U له کننده
skittish U رم کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
fizzy U کف کننده
thinner U کم کننده
bidder U کننده
bidders U کننده
deletive U حک کننده
doer U کننده
abjurer or abjuror U کننده
doers U کننده
solvent U اب کننده
renunciant U رد کننده
solvents U اب کننده
mumbler U من من کننده
deflective U کج کننده
crusher U له کننده
ejector U بیرون کننده
fire barrage U اتش سد کننده
microcomoser U تجزیه کننده
demandant U طلب کننده
donator U اهدا کننده
drying agent U خشک کننده
ejector U دفع کننده
demandant U تقاضا کننده
demurrer U اعتراض کننده
divertive U سرگرم کننده
demurrant U اعتراض کننده
demultiplexer U تقسیم کننده
divertive U منحرف کننده
demodulator U پیاده کننده
demodulator U تفکیک کننده
duellist U دوئل کننده
elusory U اغفال کننده
dominator U تحکم کننده
demander U مطالبه کننده
doubler U دو برابر کننده
demandant U درخواست کننده
distrainer U توقیف کننده
defamer U توهین کننده
delineator U توصیف کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com